نگاهی مختصر به عوامل موثر بر پدیده گرد و غبار در ایران/بهمن کریمی
گرد و غبار یکی از پدیده¬های مخرب اقلیمی ویک رخداد چند وجهی است ،مطالعات زیادی از دیدگاه های مختلف در سطح کشور انجام شده است ولی با توجه به جنبهها و ابعاد مختلف این پدیده، همواره نیاز به مطالعات متعدد در این خصوص وجود دارد. هر ساله بخش های وسیعی از مناطق خشک و نیمه […]
- ۰۹ خرداد ۱۴۰۱
- کد خبر 3186
- بدون دیدگاه
گرد و غبار یکی از پدیده¬های مخرب اقلیمی ویک رخداد چند وجهی است ،مطالعات زیادی از دیدگاه های مختلف در سطح کشور انجام شده است ولی با توجه به جنبهها و ابعاد مختلف این پدیده، همواره نیاز به مطالعات متعدد در این خصوص وجود دارد.
هر ساله بخش های وسیعی از مناطق خشک و نیمه خشک جهان به ویژه جنوب غرب آسیا، تحت تاثیر پدیده گردوخاک قرار می گیرند. وضعیت زمین از نظر بافت و نوع خاک، رطوبت خاک، پوشش گیاهی، تأثیر کوهستان، تخریب سرزمین، توسعه ناپایدار، مهار آبهای سطحی و برداشت بی رویه از آن، ایجاد سدها و انحراف مسیر رودخانه، کم بارشی و خشکسالی و حتی جنگهای رخداده در برخی مناطق از عوامل مستقیم مؤثر بر ایجاد پدیده گرد و خاک به شمار می روند.
از اصلیترین عوامل ایجاد این پدیده، وزش بادهای به نسبت شدید روی بیابانهای دارای شرایط مساعد برای ایجاد گردوخاک است. این عوامل به همراه حرکت صعودی هوای ناشی از سامانههای جوی، انتقال به صورت قائم ذرات گرد و خاک معلق به ترازهای بالاتر جو را فراهم میکند.
ذرات معلق بر حسب اندازه قطر آنها در لایههای به ترتیب از پایین به بالا قرار گرفته و سپس با جریانهای هوا در آن ترازها به حرکت درآمده و مناطق وسیعی را تحت پوشش قرار میدهد. این ذرات همچنین بر حسب اندازه و بزرگی در فواصل مختلف از چشمه تولید تهنشین شده و ذرات ریز به فواصل خیلی دور از چشمههای تولید می توانند منتقل شوند.
انتقال این ذرات به فواصل دیگر اثرات بسیار مخربی در زمینه های مختلف از جمله بهداشت و سلامت جامعه، حمل و نقل هوانوردی و جادهای، کشاورزی (گاهی اثرات مثبت نیز دارد) و دامداری، اثر متقابل بر پدیدههای جوی و اقلیم منطقه داشته و گاهی نیز سبب مهاجرت افراد به ویژه متخصصان غیربومی می شود.
در ایران، منشأ اصلی ریزگرد، کویرها و باتلاقهای در حال خشک شدن عراق است که خاک و شنهای آن از طریق باد شُمال به ایران می آید. دلیل اصلی خشک شدن زمینهای عراق، آبگیری سدهایی چون سد آتاترک در کشور ترکیه است. به عبارتی آب رودخانههای دجله و فرات به واسطه سد سازیهای ترکیه کم شده و دشت بینالنهرین رطوبت خود را از دست داده و به منبعی برای تولید گرد و غبار تبدیل شدهاست.
عدم پایبندی ترکیه به معاهدات بینالمللی و تسلط این کشور بر دجله و فرات نه تنها باعث ایجاد پدیدهٔ ریزگرد در خاورمیانه شده، بلکه بهرهکشی بیرویه از منابع طبیعی و مدیریت نامناسب و یکسونگرانه براین منابع باعث شده ایران امروز درگیر معضلاتی چون خشکسالی، سیلاب و گرد و غبار باشد و به از دست رفتن ۹۰ درصد تالابهای کشور بینجامد.این باد از خرداد تا شهریور میوزد و از شمال غربی خاورمیانه شکل میگیرد و تا خلیج فارس و رسیدن به سطح آبهای آزاد پیش میرود.
سه کشور ایران، عراق و عربستان بهطور مشترک هزینههای این اراضی را تأمین میکردند، و تمام اراضی در فصل خاصی از سال مالچپاشی میشد. مالچ نوعی فرآوردهٔ چسبندهٔ نفتی است که برای تثبیت شنهای روان در مناطق بیابانی از آن سود جسته میشود. جنگ عراق موجب فراموشی این کار، و در نتیجه افزایش توفانهای غبار در خوزستان، غرب ایران، و سرانجام تقریباً در همهٔ ایران شد.
به عبارت دیگر میتوان گفت که در گذشته چشمههای تولید گردوغبار، بیشتر در نواحی جنوب عراق، بخشهایی از اردن، کویت و شمال عربستان بوده که اغلب با بادهای جنوب غربی و یا شمال غربی بخشهایی از جنوب غرب کشور را تحت تأثیر گرد و غبار قرار میداده اما اکنون با توسعه و ایجاد چشمهها در شمال عراق و شمال شرق سوریه، بخش وسیعی از کشور از جمله نیمه غربی و نواحی مرکزی ایران با شدت و بسامد و ماندگاری بیشتر تحت تأثیر این پدیده قرار میگیرند.
مهمترین و اساسی ترین راهبرد برای مهار و مقابله با گردوغبارها، مدیریت جامع سرزمین بر اساس توان اقلیمی تحت شرایط گرمایش جهانی و تعیین دقیق معیارهای کانون گردوخاک سازوکارهای حاکم بر فعالیت کانونی، آستانه ایجاد و شدت فعالیت گردوغباری (شدید، متوسط و کم)، مساحت منطقه، حوضه نفوذ (ملی و منطقهای)، وضعیت اقلیمی، قابلیت مدیریت و اندازه گیری فعالیتهای آتی، توان پایش زیست محیطی، ذی نفعان (ملی و منطقهای) و مسائل جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی است.
با توجه به اینکه بخش عمده ای از این گردوغبارها منشاء خارجی دارد که نیاز به همکاریهای منطقهای و بین المللی می باشد اما برای مواجه با این موردها، بحث مدیریت ریسک و کاهش آسیب پذیری بر اساس هشدارهای سریع و بهنگام است.
استفاده بر اساس توان اقلیمی بحث بسیار مهمی است چراکه منطقه ما یک از یک توان اقلیمی ویژه برخوردار است، متوسط بارش ما ۲۳۰ میلیمتر است، توان پاسخگویی این منطقه برای پرورش دام زیاد مناسب نیست. اگر بیشتر کردیم می شود تخریب سرزمین و اگر فصل کشت گندم را اضافه کردیم یعنی تخریب سرزمین کرده ایم.
بهمن کریمی دانشجوی ارشد اقلیم شناسی دانشگاه کردستان